سعودی ها که در فروردین 1394 یعنی 7 سال پیش دولت منصور هادی را مجبور به استعفا کردند تا با فرار به ریاض ، مقدمه اشغال خاک یمن و انضمام این سرزمین به خاک عربستان را آنهم در قرن بیست و یکمی که سیاست تجزیه کشورها توسط اربابان آنها دنبال می شود را عملیاتی کنند و بنا بر وعده خودشان در کمتر از سه ماه انصارالله را تسلیم کرده و پیروزمندانه دولت مستعفی منصور هادی را بار دیگر با قدرت بر کرسی بنشانند، اکنون که با گذشت 7 سال نتوانستند بر خاک یمن سلطه یابند، شاهد آن هستیم که مقامات دولت مستعفی یمن که عربستان برای حمایت از آنها وارد جنگ شد، به شکست خود اذعان کرده و با انتشار بیانیهای بیسابقه، گفتهاند که گزینه نظامی شکست خورده و زمان آن رسیده که به جنگ پایان داده شود. این اعتراف همزمان شده با آزادسازی و کنترل مناطق استراتژیک یمن از سوی انصارالله که بیش از یک ماه است که امان متجاوزان در این مناطق و استان «مارب » را بریده است.
شکست ائتلاف سعودی را زمانی که موشک های یمنی نه در فرودگاه «ابها» و شهرهایی همچون «تعز» که نزدیکترین نقطه به مرزهای یمن است، می توان فهمید، بلکه زمانی که این موشک ها بر فضای پایتخت یعنی ریاض غرش می کند و پدافند سعودی که با سامانه آمریکایی به اصطلاح امنیت پایتخت را برعهده دارد، شروع به شلیک می کند و خواب از چشم « بن سلمان» ربوده می شود، می توان لمس کرد. اقدامی که یمنی ها سه شنبه گذشته با شلیک موشک به پایتخت عربستان انجام دادند، در واقع تایید روایت بیانیه شکست دولت فراری منصور هادی بود که سه شنبه هفته پیش از آن منتشر شده بود.
اواخر روز سه شنبه انتشار یک بیانیه بیسابقه درباره یمن،آینده تحولات این کشور را در مسیر دیگری قرار داد. خبرگزاری «المسیره» سه شنبه گذشته این بیانیه جنجالی را به نقل از دو مقام دولت مستعفی یمن منتشر کرد. آنها در بیانیه خود به این حقیقت اذعان کردند که گزینه نظامی شکست خورده و زمانش رسیده که به جنگ 7 ساله یمن پایان داده شود. «احمد بن دغر» رئیس شورای مشورتی و «عبدالعزیز جباری»، نایب رئیس پارلمان دولت مستعفی دو مسئول یمنی بودند که این بیانیه را امضا کردهاند. در ابتدای این بیانیه ادعا شده «مسائل اکنون روشنتر شده؛ گزینه نظامی به بنبست رسیده و نزدیک است شکست خود را اعلام کند.»
دو مقام یمنی که نامه شکست را امضا کردهاند، از مورد اعتمادترین گزینههای عربستان سعودی برای قدرتگیری در آینده یمن بودند و حال در بیانیه خود به وضعیت فاجعهبار انسانی در کشورشان که زیر آتش جنگ عربستان است، اشاره کرده و گفتهاند: وضعیت فاجعهبار است و همه اینها ساخته دست یمنیها نیست، اما حل آن به دست یمنیها ممکن است. ملت یمن از فقر، گرسنگی و بیماری در رنج است و در آستانه یک گرسنگی واقعی قرار دارد. این دو مقام افزودند، ارتش دولت مستعفی با حداقل توانایی میجنگد، ارزش پول ملی سقوط کرده، آشوب امنیتی و فساد همه جا را فرا گرفته و پرداخت حقوقها متوقف شده است.
یکی از استنادهای ریاض برای آغاز جنگ در یمن، «درخواست دولت یمن» برای دخالت بوده است؛ جنگی که ادامه آن با مواضع جدید مقامات دولت مستعفی یمن، زیر سؤال رفته است. در واقع این مقامات سابق یمن به روشنی استدلال عربستان برای ادامه جنگ را رد کرده و حال به صراحت گفتهاند که دیگر از جنگ حمایت نخواهند کرد.
جنگ در یمن طی چند سال گذشته یک بازیگر شکست خورده دیگر هم داشت و آن سازمان ملل بود که با وجود تغییر چندباره مأموران و دیپلماتهای خود هیچگاه نتوانست مقامات ریاض را به توقف نبردها قانع کند. این موضوع در بیانیه مقامات سابق یمن نیز مورد اشاره قرار گرفته و آنها در بیانیه خود با قدردانی از «تلاش سازمان ملل برای صلح در یمن»، گفتهاند: پس از گذشت هفت سال از این تلاشها برای ما مسجّل شد که صلح محقق نخواهد شد، مگر اینکه با اراده ملی جامع حمایت شود.
«محمد عبدالسلام» رئیس کمیته عالی انقلاب یمن و سخنگوی انصارالله هم در واکنش به بیانیه شکست مقامات دولت مستعفی یمن، در توئیتر نوشت: حقیقت را به ملت یمن گفتیم و اعلام کردیم که تجاوز فقط شرّ است.
مقامات انصارالله و دولت نجات ملی یمن تاکنون بارها خواستار برگزاری گفتگو با طرفهای یمنی در جبهه مقابل شدهاند و حتی در یک دوره نیز مذاکرات یمنیها در استکهلم سوئد با میانجیگری سازمان ملل برگزار شد، اما همه این گفتگوها با ادامه مداخلات سعودیها به بنبست رسید.عبدالسلام نیز با اشاره به آمادگی برای از سرگیری این مذاکرات گفت: دست گفتگو را به سمت طرفهای داخلی دراز کردیم و پنهان و آشکار از آنها دعوت کردیم که برای حرف مشترک (یمن برای همه) بیایند، اما گوشهایشان کر بود و بر جنگ اصرار کردند.
دیپلماسی یا میدان؟ طرفداران هر کدام از این دو دسته معتقدند عامل اصلی برای پیروزی در هر نبردی هستند. اینکه فرماندهان و طراحان نظامی و رزمندگان تحت هدایت آنها بار اصلی پیروزی یا شکست در یک نبرد را به دوش میکشند یا سیاست مداران و رهبران غیر نظامی که در پس پرده میدان، با مذاکرات، یارگیری و تقویت جبهه خودی در مناسبات بین المللی موجبات موفقیت نظامیان در میدان را فراهم میسازند، هر کدام از این دو از اهمیت بسزایی برخوردار است.
جنگ یمن به خوبی میتواند مثالی باشد از توازن و همکاری دقیق میان دیپلماسی و میدان؛ آخرین نمونه از این موضوع نیز به عقب نشینی عجیب و حیرت انگیز ائتلاف سعودی از دروازههای بندر الحدیده در ساحل غربی یمن تا فاصله ۷۴ کیلومتری جنوب این شهر بازمیگردد.
برای آنهایی که وضعیت فعلی یمن و پیروزیهای گسترده انصارالله را مشاهده میکنند، روایت وقایع ابتدای سال ۲۰۱۸ میلادی میتواند بسیار غریب و باورنکردنی باشد؛ تنها ۲ ماه از درگیریهای شهر صنعا میان نیروهای مردمی یمن با قوای وابسته به علی عبدالله صالح رئیس جمهور سابق یمن و کشته شدن وی در حال فرار به شهر مارب میگذشت که بخش بزرگی از قوای متحد سابق انصارالله، تحت رهبری طارق صالح (برادرزاده عبدالله صالح) که کنترل بندر الخوخه تا جنوب ساحل الحدیده را در دست داشتند، ضمن خیانت به دولت صنعا اقدام به اتحاد با ائتلاف سعودی_اماراتی کرده و کنترل این مناطق حساس را به دشمن سپردند.
در این مقطع، وضعیت میدانی برای نیروهای انصارالله بسیار وخیم و بحرانی بود و قوای متحد ائتلاف سعودی، طارق صالح و مجلس انتقالی جنوبی تا دروازههای بندر الحدیده یمن پیشروی کرده و با قطع مسیر لجستیکی صنعا_الحدیده تا آستانه ورود به شهر نیز پیش رفته بودنداما مقاومت جانانه و اسطورهای رزمندگان یمنی و ناکام گذاشتن بیش از ۱۰ ماه تلاش دشمن برای تسخیر این بندر که شاهرگ حیاتی برای انصارالله محسوب میشد ، موجب شد تا ائتلاف سعودی با وساطت سازمان ملل و بر اساس توافقنامه استکهلم درخواست آتش بس در این منطقه را بدهد و کمی بعد طی مذاکرات فشرده میان امارات و نیروهای جنوبی با مقامات انصارالله، کلیه درگیریها در جنوب یمن با قوای تحت حمایت ابوظبی تا زمان حال متوقف شده است.
بیانیه شکست مقامات دولت منصور هادی، واقعیت پیروزی انصارالله و مقاومت گروه های مردمی یمن، هم در صحنه نبرد هم در عرصه دیپلماسی با همه خباثت هایی که متجاوزان و حامیان غربی و آمریکایی آنها داشته اند را می رساند.این یمن پیروز نهایی این عرصه خواهد بود.
ارسال نظرات